آوازهای بی آوازه ـــ کاظم مصطفوی

هودجي از گل سرخ
بر شانههاي جاري موج.
دريا چه اندك است
وقتي تو بگريي!
در خيابان بادهاي عريان
چيزي به جهان ميافزايم
هربار كه نامت را
بر برگهاي سرگردان پایيزي مينويسم.
در غار فراموشيها
ميميرم
براي تو؛
تو كه وطن همهی كبوتراني.
کاظم مصطفوی
از کتاب: آوازهای بیآوازه، صص ۸۲ و ۸۳
برچسبها: کاظم مصطفوی
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹