اگر می‌خواهی شاعر باشی! ــ کاظم مصطفوی

اگر می‌خواهی شاعر باشی!

 

کاظم مصطفوی

 

چیزی بیفزای به جهان

اگر می‌خواهی شاعر باشی!

 

در كوره‌راه تاریك

از چاله و تیغ و دشنه‌ی شغاد مهراس

و در پرواز بر صخره‌های بلند

به یاد آر

خیل شاعران بر «دار» كشیده‌ی پیش از خود را

كه با دل‌های شكسته خوانده‌اند

آخرین شعرهای بی‌قافیه‌شان را بر فراز قاف.

 

و تو اگر می‌خواهی شاعر باشی

بی‌هراس از تكه تكه شدن جگرت

از زخم، مهراس

و آتشی به ما بده

 و آوازی بخوان

تا در آخرین نفس

وقتی آن عقاب سیاه هولناك

با منقاری از مفرغ گداخته بر جگرت تك می‌زند

با چشمانی عاشق

وداع كنی جهان عفن را

و شاعر بمیری...


برچسب‌ها: کاظم مصطفوی, قصه‌نویسی, سوررئالیسم
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

لينك مطلب