مطالعه‌ی مفید چیست و چه نیست؟ ـــ سعید عبداللهی

مطالعه‌ی مفید چیست و چه نیست؟

*

سعید عبداللهی

*

در عصر ارتباطات با وفور اطلاعات، کتاب، خبر و گزارش، خیلی عجیب می‌نماید که تهدید جدی، مطالعه نکردن و غرق شدن در سیر خودبه‌خودیِ رویدادها و جاذبه‌های گذرای مجازی است؛ آن‌قدر که روند بی‌سوادیِ تاریخی، فلسفی، سیاسی و فرهنگی، بر آگاهی و شناخت و باروریِ مغز غلبه می‌کند!

در چنین عصری، بدون داشتن برنامه‌ی منظم و هدف‌مند مطالعاتی، مغلوب هجوم واقعیت‌های ناگزیر روز، هفته، ماه و سال خواهیم شد.

در چنین عصری برای مطالعه‌ی روزانه باید زمان تعیین کرد. بدون تعیین زمان، شلوغیِ حجم داده‌های اینترنتی و زنجیر بودن واقعیت‌های کاری و شغلی، روز و شب را به‌مثابه ظرف و واحد زمان، می‌بلعند.

تجربه‌های عملی و رهنمود مدیریت‌های زمان، گوشزد می‌کنند که بهترین زمان‌های مطالعه به‌ترتیب اولویت، اول صبح پیش از شروع کار، قبل از شروع کار بعدازظهر و آخر شب هستند. در این سه زمانبندی، اول صبح تضمین‌دارتر و کارآمدتر است. کافی‌ست صبح قبل از شروع کار، نیم ساعت یا سه نوبت پانزده دقیقه‌یی در صبح و ظهر و شب مطالعه کرد. آیا می‌توانید تصور کنید که همین نیم ساعت یا چهل‌وپنج دقیقه‌ی روزانه ــ باسرعت متوسط ــ سالی ۷۵۰۰ تا ۹ هزار صفحه کتاب خواهد شد؟ آیا می‌دانید که میانگین سرانه‌ی مطالعه‌ی روزانه در کشورهای اتحادیه اروپا ۵۵ دقیقه و در ژاپن ۹۰ دقیقه است؟

موضوعات و کتاب‌های دلخواه‌تان را انتخاب نموده، در جدولی یا صفحه‌یی بنویسید و مطالعه‌تان را از اول صبح شروع کنید؛ به‌شرطی که در هر شرایطی به آن وفادار بمانید.

یادآوری: خواندن خبر و گزارش رویدادها که روزانه می‌آیند و می‌روند و همه‌شان ضرورت‌های کاری هستند، مطالعه‌ی منظم و هدف‌مند و ثمربخش محسوب نمی‌شود. عمر این‌گونه خواندنی‌ها یا شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها، دو روز و چند روز بیشتر نیست و همراه با همان حوادثی که درباره‌شان خوانده یا دیده یا شنیده‌ایم، تمام می‌شوند. این‌ها پس از چند روز به پستوهای راکد در حافظه‌ی ما منتقل می‌شوند و به‌مرور زمان از بین می‌روند یا حداکثر با نمونه‌های مشابه‌شان جایگزین می‌شوند.

مطالعه آن است که موضوعی مشخص را ــ مثلاً تاریخ، فلسفه، ایدئولوژی، جامعه‌شناسی، ادبیات، موسیقی، شعر، سیاسی و... ــ انتخاب کنیم و آن را متمرکز، مستمر و هدف‌مند ــ و چه بهتر همراه با یادداشت‌برداری ــ تا انتها انجام دهیم.

مطالعه آن است که اطلاعات، شناخت، ثمر، نتیجه و سرمایه‌ی پویا و ماندگار بدهد و به فرهنگ‌سازی، تغییر و تقویت نگرش و تفکر و شکل‌گیری جهان‌بینی بینجامد.

مطالعه آن است که در مغز و حافظه‌ی ما، در قفسه‌ی خاص خودش قرار بگیرد، همواره تغذیه و افزوده شود و در زمینه‌ی موضوعیِ خودش کارآمد باشد و محصول مادی و عینیِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، علمی و تخصصی بدهد.

مطالعه آن است که در شاهراه سرمایه‌های فکری و تاریخی و علمیِ بشر سفر مداوم داشته باشیم تا این سرمایه‌ها به پرورش شخصیت و فرهنگ‌سازی در راستای عبور مداوم از جبر و جهل به اختیار و آگاهی و آزادی بینجامد.

۲۳ مهر ۱۴۰۳


برچسب‌ها: کتابخوانی, فرهنگسازی, سرانه مطالعه
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳

لينك مطلب

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟

برای آن‌که تصویری از کتاب‌خوانی و مطالعه در جهان داشته باشیم، سرانة مطالعة چند کشور یادآوری می‌شود. این آمار در اردیبهشت ۹۸ منتشر شده است.

سرانه مطالعه روزانه:

 هند  ۱۱۲ دقیقه

 ژاپن  ۹۲ دقیقه

 ایسلند، نروژ، دانمارک و فنلاند   (میانگین) ۶۸ دقیقه

 کشورهای اروپای غربی  (میانگین)  ۵۴ دقیقه

 ایران   ۱۳ دقیقه

 

چندی پیش دوستی تعدادی از پاسخ‌های زیر را برایم فرستاد. دوستی دیگر هم در یک مشاوره، چند تجربه و پاسخ دیگر را گفت.

پاسخ به این پرسش محدود به همین دلایل نیست. شما هم می‌توانید تجربه و پاسخ‌تان را لیست کنید...

 

۱ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا نیازی به کتاب احساس نمی‌کنیم.

۲ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا از شک کردن در پایه‌های قالبی نظری‌مان می‌ترسیم.

۳ ـ کتاب نمی‌خوانیم چون کتاب خواندن کار سختی است.

۴ ـ کتاب نمی‌خوانیم چون دچار تنبلی و بی‌حالی هستیم.

۵ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا احساس می‌کنیم به قله‌های یقین رسیده‌ایم.

۶ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا دچار خودشیفتگی فرهنگی هستیم.

۷ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا به تناقضات درونی‌مان آگاه نیستیم.

۸ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا راه پیروی، تبعیت، دنباله‌روی وتقلید را راحت‌تر یافته‌ایم.

۹ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا ارزش دانایی و آگاهی را نمی‌دانیم.

۱۰ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا  زندگی پرهیاهو و نمایشی را ترجیح می‌دهیم.

۱۱ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا  ندانستن را بد نمی‌دانیم و به آن عادت کرده‌ایم. جهل، آزارمان نمی‌دهد و نادانی را عیب نمی‌دانیم.

۱۲ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا گفت‌وگو را کنشی فضیلت‌مندانه نمی‌دانیم و مهارت گفت‌وگو نداریم.

۱۳ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا در زندگی ما خردمندانه زیستن، جایی ندارد.

۱۴ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا کتاب خواندن دردی از ما دوا نمی‌کند.

۱۵ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا فواید کتاب خواندن را نمی‌دانیم.

۱۶ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا کسی‌ در خانواده و دور و برمان نبوده که کتاب‌خوان باشد که ما حتی تقلید کنیم یا یاد بگیریم.

۱۷ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا به بزرگ‌سالی‌ رسیده‌ایم و نمی‌دانیم چه بخوانیم.

۱۸ ـ  کتاب نمی‌خوانیم زیرا نمی‌دانیم؛ و نمی‌دانیم که نمی‌دانیم. گرفتار جهل مرکبیم.  

۱۹ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا پرسشگر نیستیم که برای شوق پاسخ، جست‌وجو و تکاپو کنیم.

۲۰ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا لذت دانش و شناخت را نچشیده‌ایم.

۲۱ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا کمتر شک می‌کنیم یا اصلاً شک نمی‌کنیم که برای رسیدن به یقین، ولعی داشته باشیم.

۲۲ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا قدرت تخیل را تجربه نکرده‌ایم و تصور دنیایی را بیشتر از همان که هستیم، نداریم.

۲۳ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا کتاب‌خوانی یک فرهنگ است. فرهنگ هم در مدرسه و محله و محیط زندگی شکل و قوام می‌گیرد.

۲۴ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا ما را از بچه‌گی به کتابخانه نبردند. در کشورهای پیشرفته، کودک را ماهی سه ـ چهار بار به کتابخانه می‌برند تا عادت کند و بعد برایش به یک فرهنگ تبدیل می‌شود.

۲۵ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا سرمان را توی تلویزیون کرده‌اند و دیگر نیازی به تفکر نداریم.

 ۲۶ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا در برنامة دولت‌مان نبوده و بودجه هم اختصاص نداده که مردم کتاب‌خوان و باسواد شوند.

۲۷ ـ کتاب نمی‌خوانیم زیرا...


برچسب‌ها: کتاب و کتابخوانی, سرانه مطالعه
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸

لينك مطلب