ما زندهی عشقیم، نمردیم و نمیریم ــ رهی معیری

هر چند که در کوی تو مسکین و فقیریم
رخشنده و بخشنده چو خورشید منیریم
خاریم و طربناکتر از باد بهاریم
خاکیم و دلاویزتر از بوی عبیریم
از نعرهی مستانهی ما چرخ، پر آواست
جوشنده چو بحریم و خروشنده چو شیریم
از ساغر خونین شفق باده ننوشیم
وز سفرهی رنگین فلک لقمه نگیریم
بر خاطر ما گرد ملالی ننشیند
آیینه صبحیم و غباری نپذیریم
ما چشمهی نوریم، بتابیم و بخندیم
ما زندهی عشقیم، نمردیم و نمیریم
هم صحبت ما باش که چون اشک سحرگاه
روشندل و صاحب اثر و پاکضمیریم
رهی معیری
برچسبها: غزلیات رهی معیری
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹