ما روایتگران نوروزها با «گام در کوچهی زمان» ــ سعید عبداللهی

ما روایتگران نوروزها با «گام در کوچهی زمان»
ما از دیروزِ کهن تا اکنونٍ نوین، راویان آفرینش نوروز و امید همیشه دمیدنی و آمدنیِ بهاریم.
کاروان سالها را ما راهیِ خاطرههایمان میکنیم؛ آنک راهیان و راویانش هستیم. نوروزها را ما میآوریم؛ آنک زینتگر جلوههای ستودنیِ آرزوهای برساختهی خویشیم.
ما آفرینندگانیم؛ و این قدرت لایزال زندگیست: اندیشیدن، آفریدن، روایت کردن...
در پیِ آفرینش هر نوروزی، خودی دیگر از خودمان را میآفرینیم؛ چرا که هر آفریدهای، موعود اندیشه تا خاطرهی خویش را میآفریند.
ما آفرینندگان و روایتگران، سفر از نوروزها را از قلههای تماشا به قلههای آفرینشی دیگریم. و این نیل ناگزیر ما از بهار طبیعت به بهار اجتماع است...
«برگرد نگاه کن
از پشت سر تا روبهرو
هیچ چی به جز عشق نداریم.»
[نوروز بمانید که ایام شمایید
آغاز شمایید و سرانجام شمایید
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است
در کوچهی خاموش زمان، گام...شمایید
ایام به دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایام شمایید] (۱)
سعید عبداللهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) از غزل نوروزی بانو پیرایه یغمایی
برچسبها: نوروز ۱۴۰۰