مینیمالهای دنیایی سرشار از تفاوتها و شباهتها (۱) ــ مدائن

مینیمالهای دنیایی سرشار از تفاوتها و شباهتها (۱)
نوشته: مدائن
۱. حضرت آدم اول سیب خورد و بعد آدم شد، من«موز».
۲. قابیل از حسادت قتل کرد و من از حسادت دق.
۳. حضرت نوح در کشتیاش از هر جانداری یک جفت راه داد. کشتی من برای نجات سیلزدگان آمده، حتی پسرنوح.
۴. حضرت یونس در دل ماهی امتحان داد، من در میان آروارهها.
۵. یوسف را فروختند، زندان رفت و سلطان شد. من را فروختند، همواره سر به «دار» زندان و میدانم.
۶. جای پای حضرت خضر سبز میشد، ازآنٍ من سرخ.
۷. ابراهیم اراده کرد فرزندش را ذبح کند، من اجدادم را در قفس بهنمایش گذاشتم.
۸. ابراهیم بهجای جشن، بتشکنی کرد، اینجا هنوز هم برای بتپرستی به جشن میروند.
۹. بعد از زلزله، سونامی شهرها را خراب میکند، من بدون زلزله «خانه خرابم».
۱۰. دهانه آتشفشان را انفجارِ مواد مذاب باز میکند، دهان مرا انفجار سکوت.
برچسبها: مینیمالیسم, داستانک