مینی‌مال‌های دنیایی سرشار از تفاوت‌ها و شباهت‌ها (۳) ــ مدائن

مینی‌مال‌های دنیایی سرشار از تفاوت‌ها و شباهت‌ها (۳)

 

نوشته: مدائن

 

۲۱ ـ احساس می‌کنم درونم پر از پروانه است.

۲۲ ـ رقص، بالاترین شکر نعمت زندگی است.

۲۳ ـ گناه من نه درازی پا بلکه کوتاهی «گلیمُ»م است.

۲۴ ـ وقتی خیلی گرفته‌یی، یک اتفاق خوب «بیانداز».

۲۵ ـ سلام، لبخند و دست دادن سه مرحله‌ی تکاملیِ یک برخورد انسانی.

۲۶ ـ یک دیکتاتور عاشق جبر و دیکته و دشمن انشا و ریاضیات است.

۲۷ ـ وقتی مثل رود به دریا نیازمند باشی، از هر سنگی عبور می‌کنی و می‌پیچی و می‌پیچی و بالاخره به دریا می‌رسی. کسی که تو را می‌بیند، نه دریا را می‌بیند نه چشمه‌یی را که از آن شروع شده‌یی؛ فقط«کج وکوله‌گی و پیچ» می‌بیند.

۲۸ ـ دنیا پر است از زیبایی؛ ما از دنیا خالی هستیم که جز زشتی نمی‌بینیم.

۲۹ ـ خودت را متهم نکن که «فراموشکار»هستم»؛ اگر گرسنه شدی، یادت می‌آید که کجا بروی. هنوز «فراموشکار» نیستی.

۳۰ ـ گرگ، گوسفند را یک‌بار می‌زند و می‌برد، انسان بین گرگ‌ها مثل توپ فوتبال است!


برچسب‌ها: مینی‌مالیسم, داستانک
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

لينك مطلب