مینی‌مال‌های دنیایی سرشار از تفاوت‌ها و شباهت‌ها (۴) ـــ مدائن

مینی‌مال‌های دنیایی سرشار از تفاوت‌ها و شباهت‌ها (۴)

 

نوشته: مدائن

 

۳۱ـ در سقوطٍ قلبم «سرنشینان» سالم ماندند، ولی «خدمه» نه.

۳۲ـ وقتی در سرازیری می‌روی، اگر کسی کاری با تو نداشت، فضاحت است؛ اگر تو را هل داد، خیانت. تو تلاش کن «دستگیره‌ لب رود باشی برای کسی که آب دارد می‌بردش» که عین وفا است.

۳۳ـ لنین گفت: «چه باید کرد؟». به‌نظرم نباید کاری کرد که ته‌اش «پوتین» دربیاید!

۳۴ـ سیل مهربانی‌ات را دیدم، ولی گٍل‌ولای آن نصیب من بود!

۳۵ـ زلزله باعث مرگ آدم‌ها نیست؛ آوار خانه‌یی‌ست که ساخته‌اند. دوست، خانه‌ی‌ توست؛ سست نسازش!

۳۶ـ  از کهنگیِ اندیشه برخی، عنکبوت‌ها را درکابوس‌هایم در حال تخم‌گذاری می‌بینم.

۳۷ـ شاید من هم به جهنم بروم: با یک سطل آب برای خاموش کردنش.

۳۸ـ من می‌توانم در یک جمله، چهارکلمه‌ مسخره بگویم: «معاهده ژنو درباره پرهیز از خشونت در جنگ است». چهار کلمه‌ مسخره در یک جمله: معاهده، پرهیز، خشونت، جنگ!

۳۹­ـ انسان تنها پرنده‌یی است که بعد از سقوط در صخره‌های سخت و تیز، توان پرواز دارد.

۴۰ـ جنگجوهای پیروز، اول برنده هستند و بعد سراغ جنگ می‌روند؛ جنگجوهای شکست‌خورده، اول سراغ جنگ می‌روند، بعد تلاش می‌کنند برنده شوند.


برچسب‌ها: مینی‌مالیسم, داستانک
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰

لينك مطلب