خانه کوچک من ـــ حسین پناهی

خانه کوچک من
حسین پناهی
ورای این خانه كوچك كه معبد مقدس من است
پلكانی است از نور كه به بام همه دنیا منتهی میشود.
ما هر روز از فراز آخرین پله
تك تك مردم روی زمین را به اسم صدا میكنیم
و با صدای بلند به آنها میگوییم كه دوستتان داریم.
ورای این خانه كوچك كه به اندازه زندگی بزرگ است
پنجرهایست كه رو به پنجرههای همه دنیا باز میشود
ما هر روز از آن پنجره
برای مردم دنیا سرود شاد زندگی میخوانیم؛
برای پاتریس سیاه و خسته در مزارع نیشكر
برای كامیلیا در معدن
برای كاترین و بچههایش
برای متا كه كاسه آردی را از زن همسایه یكساله قرض میگیرد
برای عشق فقیرانه چوپانان بنگله.
ورای این خانه، این معبد،
روزنهایست كه به خانه خورشید راه دارد.
ما خورشید را خواهیم گفت
تا همراه بهار
برای كامیلیا، براي كاترين، برای متا
برای عشق فقیرانه چوپانان بنگله طلوع كند.
خانه كوچك من
خانه خورشید و بهار است.
برچسبها: حسین پناهی