جهان بهتر ــ ژاله اصفهانی

جهان بهتر
ژاله اصفهانی
اگر پرسند از من زندگانی چیست؟
خواهم گفت:
همیشه جستجو کردن
جهان بهتری را آرزو کردن.
من از هر وقت دیگر بیشتر
امروز هشیارم
به بیداری پر از اندیشهام
در خواب
بیدارم...
زمان را قدر میدانم
زمین را دوست میدارم
چنان از دیدن هر صبح روشن.
میشوم مشتاق
که گویی اولین روز من است این
آخرین روز است.
در این غوغای افسونگر
چو مرغان بهاری بیقرارستم
دلم میگیرد از خانه
دلم میگیرد از افکار آسوده
و از گفتار طوطیوار بیهوده...
دلم میگیرد از اخبار روزانه
گر از بازار گرم و جنگ سرد این و آن باشد
نه از راز شکوفایی نیروهای انسانی..
فضای باز میخواهم
که همچون آسمانها بیکران باشد
و دنیائی که از انسان نخواهد قتل و قربانی..
برچسبها: ژاله اصفهانی, شعر معاصر ایران
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰