نی یاد ــ س. ع. نسیم

نـی‌یـاد

 

س. ع. نسیم

 

با خیالت سال‌ها در  عشق مأوا داشتم

قصر یادت را میان   عشق برپا داشتم

 

هم‌نشین برگ بودم      زیر باران‌بادها

روی گلبرگ شقایق با تو نجوا داشتم

 

آسمان تصنیف نِـی می‌زد به گوش کوه‌ها

گریه‌های «عود»      بر دامان صحرا داشتم

 

با تطاول‌های غم ها  نار جنگ افروختم

با تجلی‌های یادت     صلح زیبا داشتم

 

شانه می‌زد آبشار خون تو بر صخره‌ها

شانه‌ها بر گیسوان خون گل‌ها داشتم

 

باد می‌زد مشت‌ها بر صخره‌های یاد تو

موج ها بر صخره ها   از یاد دریا داشتم

 

پاره‌های عشق می‌کندم ز برگ و سنگ و خاک

نام تو  بر سنگ و برگ   و   خاک شیدا داشتم

 

قصه‌ات می‌خواندم    بر سنگ مینا...سال‌ها

گفت‌وگوها روز و شب با سنگ خارا داشتم

 


برچسب‌ها: نی نوا, نای نی, هجرانی, یاد باد
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰

لينك مطلب