یک جهان معنا ـــ س. ع. نسیم

یـک جـهـان مـعـنـا
(کشف و شهودهای موسیقایی)
س. ع. نسیم
به سويش شتافتم
گشودهترین آغوش بود.
مضرابهاي ياد دادمش
شیداهاي نغمه دادم.
نجواهاي كلامش دادم
ترجمان نوايم داد.
رازهاي نهان گفتمش
افشاي عشقم كرد.
نامها و چهرهها گفتمش
يك ميهن با من سخن گفت.
دلتنگتر از من بود
سرشك ميافشاندم بر سيم و چوبش.
دريچههاي خاطره به رويش گشودم
به وسعت هزارتوي دروازههايش كشاندم.
عارفانههاي نياز دادمش
عاشقانههاي سروشم داد.
با فراز و فرودها صدايش زدم
با پژواكهاي طنينش، قلبم لرزاند.
با زير و بمها به كرانههايش دويدم
تا اوجها و بيكرانههايش خواندم.
نمنم لطيف آههاي كلبهام را بارانش كردم
رازهاي نهفت سرزمينم را آواي خروشش كرد.
در پچپچ پنجره و پيچك و سرو
«دلتنگيهاي آدمي را باد ترانهیي ميخواند»
پرسه در ارغوانيهاي پایيز داشتم
بر سبز و سرخ و زرد و سپيد چهار فصلش ميدواندم.
بيدليهايم را ترانه خواندم
از نغمههاي عشقهاي تيرباران شده آمد.
از داغهاي فراق و حصارهاي گسست آمدم
به تصنيفهاي آزادي و مزمورهاي پيوند بردم.
به چشمههاي شهود بردمش
اقيانوس مستانههايش را موج انداخت.
پرتو سيماهاي یادم بر سقف لغزيد
كهكشان چهرهها بر طاق مينايم نشاند.
یک دنیا گل افشاندمش
یک جهان معنا به دنيايم نشاند...
برچسبها: موسیقی, شیدایی, کشف و شهود