معرفی مقام یک شعر در «جشن میلاد اقاقی‌ها» ــ سعید عبداللهی

معرفی مقام یک شعر در «جشن میلاد اقاقی‌ها»

 

 سعید عبداللهی

  ۷ فروردین ۱۴۰۱

 

گاهی شعرهایی را می‌خوانیم که به‌نظر می‌رسد مناسبتی هستند؛ خاص واقعه‌یی و رخدادی. این رخداد می‌تواند یک مناسبت ویژه باشد یا مناسبتی عام. در هر دو صورت، هنر در این است که شاعر، سهل و ممتنع بنویسد؛ طوری که ویژه و عام را با هم دربر بگیرد، از دایره‌ی محدود زمان خاص رخداد بیرون برود، بی‌زمان و جاودانه شود و با حس و روان و نیاز انسانی تا همیشه بیامیزد.

این قسمت از شعر معروف زنده‌یاد فریدون مشیری که با عنوان «باز کن پنجره‌ را» می‌شناسیمش، در زمره‌ی چنین شعرهایند؛ سهل و ممتنع، ویژه و عام، بی‌زمان و آمیخته با پیوند طبیعت و انسان و مناسبت نوروز و بهار.

تمام ویژگی‌های آدمی با استعاره‌های متناظرشان به عناصر شعر داده شده‌اند و شعر، با قامت انسان و جامه‌ی آن، در مقابل زمان بی‌مرگ و همیشه آمدنی نوروز، رخ می‌نماید:

 اقاقی، میلاد و تولد دارد / نسیم، جشن می‌گیرد / بهار، شمع روشن می‌کند. پس دیدنی، شنیدنی، حس‌آمیز و باورکردنی هستند. و تمام این‌ها در قاب یک پنجره جا می‌شوند. و پنجره، آشناترین نماد رابطه‌ی انسان از درون خانه به تمام جهان است. از این رو پنجره، عنصر شعر جهان است. پنجره، حس‌آمیزترین رابطه‌ی انسان را با هستیِ بیرون او رقم می‌زند.

این‌گونه است که «شعر»، «زبان»ی فراتر از زبان رایج معیار است. با زبان معیار هرگز نمی‌توانیم به کشف این معناها و تصویرها برویم. هر زبانی با میزان و گستره‌ یا بازه‌ی استعاره‌آفرینی‌اش می‌تواند نوع تفکرش را بیافریند. از این رو زبان شعر، بازه‌یی نامحدود دارد ولی زبان رایج و روزمره فاقد این بازه یا توان آفرینش است.

با این زبان و نگرش، بار دیگر شعری قدیمی ولی همیشه تازه و باطراوت و فاتح زمان‌ها را می‌خوانیم...

 

  باز کن پنجره را

  

باز کن پنجره‌ها را

که نسیم

روز میلاد اقاقی‌ها را جشن می‌گیرد

و بهار

 روی هر شاخه

کنار هر برگ

شمع روشن کرده‌ست.

 

باز کن پنجره‌ها را وْ  

بهاران را

باور کن!

 

فریدون مشیری


برچسب‌ها: باز کن پنجره را, مشیری
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۱

لينك مطلب