وظیفه ادبیات ۳
وظیفه ادبیات
درس آفرینندگی از علوم
دانیل گرانین
ـ حقیقت این است كه اصل آفرینندگی با تمام قوت خود در وجود شخص دانشمند متجسّم شده است و ما با چنین امتیازی باید دست و پنجه نرم كنیم!
آفرینندگی، رضایت شخصی نیست؛ بلكه نیروی عظیمی است و همین است كه ناگهان موجب اعتلای مقام آدمی میشود. این نیروی آفرینندگی، متعلق به چند تن معدود نیست؛ بلكه متعلق به میلیونها فرد بشری است؛ زیرا علم جدید با جماعات كثیری سر و كار دارد.
حقیقتاً چه شكوهی دارد این جنبهی اجتماعی كار و این الزام رابطه میان مختلفترین اشخاص كه بارور میشود و در نتیجه شخصیت آدمی و تواناییها و امتیازات او با آزادی بیشتری بروز میكند.
ـ انسان از آن زمان انسان شد كه به آفرینش آغاز كرد. انسان آن زمان انسانتر خواهد شد كه بتواند عمل آفرینش خود را آزادانهتر بروز دهد. در زندگی جامعهی ما، این اصل آفرینندگی هر روز منزلتی والاتر به دست میآورد هر دم دایرهی وسیعتری از مردم را در بر میگیرد. بشر آفرینشگر ـ اعم از دانشمند و كارگر و مادر و خلبان ـ جهان و آینده را به گونهیی دیگر میبیند...
ـ روانشناسی آفرینش مسلماً وجوه مشتركی دارد، چه در مورد دانشمند و نویسنده و چه در مورد هر صاحب شغل دیگری: لزوم انتخاب، ماجراجوییهای فكر، تجربه و پژوهش، كم و بیش یكسان است؛ جز البته نتیجهیی كه به بار میآید.
از کتاب: وظیفه ادبیات ـ ۲۴ مقاله از ۲۰ نویسنده
ترجمه و تدوین: ابوالحسن نجفی
برچسبها: ادبیات, نویسندگی