از روبروی کدام جهان می گذریم؟ ـ سعید عبداللهی

از روبروی کدام جهان می گذریم؟

این اصل است كه ما در تاریخ سیاسی و اجتماعی‌مان ـ كه چكیده‌اش می‌شود «تكامل اجتماعی» ـ همیشه و در هر دوره‌یی، با پدیده‌یی آشنا می‌شویم كه پیشروترین محصول اندیشه‌ی تكامل‌خواه بشری بوده است.

در هر دوره‌یی از مراحل تكامل اجتماعی، «روبرو»ی ما عاملی اثرگذار و نافذ وجود داشته كه آن مرحله را هم به اسم خودش ثبت داده است. اگر نخواهیم خیلی دور برویم، در همین نزدیكی‌مان، حدود ۵۵۰ سال قبل، «رنسانس» در «روبرو»ی جهان ما ظهور كرد. این ظهورِ شعوری بود كه تحول و اندیشندگی، محصول آن شد. پس چون  نشانه یا اثر آن در اندیشیدن بود، از عوالم جامعه‌شناسی است. جنین بالغ شده‌ی آن، قریب ۳۰۰ سال بعد، تولد انقلاب كبیر فرانسه با میلاد خجسته‌ی واژة «آزادی» شد. «روبه‌رو»ی بشر معاصر آن موقع، همین بود. بعد «انقلاب صنعتی» آمد روبروی جهان ما.

     در اواسط قرن نوزدهم، جامعه‌شناسی و فلسفه‌ی كارل ماركس و نیز تئوری‌های اندیشمندان سرمایه‌داری «روبرو»ی دنیای بشری قد علم كردند و قریب ۸۰ـ ۹۰سال عمر سیاسی و اجتماعی و علمی جهان را پر نمودند؛ طوری كه تقریباً همه باید خودشان را با این دو نوزاد و نوجوان تعریف و تراز می‌كردند و هویت می‌یافتند.

  اواخر قرن نوزدهم، نظریه‌ی «انواع» چارلز داروین «روبرو»ی جهان ما را لرزاند.

  از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با ظهور مكتب‌های سیاسی و ادبی و ایدئولوژیك و نیز جهش‌های تكنولوژیك، روبروی جهان ما دیگر پدیده‌های تك عنصری نبودند. انقلاب صنعتی و سهولت در ارتباطات، كار خودش را كرده بود و تكثیر اندیشه‌های نو، چهره‌ی جهان را تغییر می‌داد.

      این تغییراتِ بی توقف، در دهه‌ی ۶۰ میلادی، با ظهور و حضور بیشتر كامپیوتر در زندگی بشری، در كار تغییرات جدیدی در چهره‌ی جهان ما شد و شتاب آن، در هر دهه بیشتر گردید. تناوب‌های این شتابِ سرعت افزون، به سال و ماه رسید؛ و شد «عصر ارتباطات نجومی» و هستی زیست‌شناسانه‌ی ما را به « دهكده‌ی جهانی» بدل كرد.

پس روبه‌روی ما، حاصل یك دگرگونی بزرگ است كه ما را در یك دهكده جا می‌دهد. حالا دیگر به هر طرف كه سر می‌چرخانیم، روبرویمان «اینترنت» است.

    تا اینجا روشن شد كه هر اندیشه‌یی در قالب فلسفه‌یی، به نیازهای زمانه‌ی جامعه، ـ لااقل به‌طور نسبی ـ پاسخ داده است. این اندیشه با نمادهای تكنولوژیك و جامعه‌شناسی‌اش، روبروی همان دوره از تاریخ حیات بشری بوده است.

اما تفاوت مهمی بین این روبه‌روی ما ـ اینترنت ـ با هم‌خانواده‌های قبلی و تاریخی‌اش وجود دارد. آن عوامل اثرگذار در تحول اندیشه و لاجرم تغییر در جامعه، گویی كمیت‌هایی بودند كه آثار متكاثفشان تبدیل به ظهور كیفیتی گردید. این كیفیت، یك انقلاب جهانی با سه عامل « اطلاعات، ارتباطات و تفكر» است: انقلاب در اطلاعات؛ انقلاب در ارتباطات؛ انقلاب در تفكر.

این سه عنصر و سه عامل، محور اصلی انقلابی هستند كه جهانی را گرد خود تنیده و با شتابی روزافزون در حال گریز از مركز و شایع در اكناف خود می‌باشند.

 قدرت و نفوذ «وب» و از مجموع قدرت امپراطوری‌های دو قرن اخیر بیشتر می‌باشد. چرا؟ چون اثر این‌ها، از جنس نرم‌افزار است كه مؤثرش، جهانی شدن و روبرویی شدن اندیشه‌ی بشری است.

    خواستم بگویم كه ما داریم از روبروی خودمان در اینترنت می‌گذریم. ما حاصل همان «روبرو»های  پیشن در دنیایمان هستیم. فردا نقشی از جاپای نگرش و سطح اندیشه‌ی ما برای فردایی‌هایمان ثبت می‌شود. اینترنت از دنیا و عالم هستی ما یك دهكده ساخته است. شاید مشكل در این‌جاست كه ما در این دهكده، بانگ خروس پگاهان و نیایش شامگاهان را مدام می‌شنویم؛ یا اگر نه مستقیم، پژواكش از كنار گوشمان رد می‌شود. پس باید تكلیف چگونگی و کیفیت روبرو شدن خودمان را با این روبروی سمج و تمام‌قامت روشن كنیم. شتابِ این یکی اصلاً قابل قیاس با «روبرو»های پیشین نیست.

ما مدام در حال ثبت شدن هستیم. ما فرصت کمی برای جبران تشخیص‌های اشتباهمان داریم. هر صبح که بانگ خروس دهکده‌ی جهانی را می‌شنویم، نخست باید به خود بگوییم: ما از روبروی کدام جهان می‌گذریم...؟

«فرصت شمار صحبت 

کز این دو راهه منزل

چون بگذریم دیگر

نتوان به هم رسیدن» ـ (حافظ)

 

سعید عبداللهی


برچسب‌ها: تاریخ, اجتماعی
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷

لينك مطلب