مرگ برگ و شعله ـ شفیعی کدکنی
در میان گونه گونه مرگها
تلختر مرگیست مرگ برگها
زان که در هنگامهی اوج و هبوط
تلخی مرگست با شرم سقوط!
وز دگر سو
خوشترین مرگ جهان
ـ زانچه بینی آشکارا و نهان ـ
ر و به بالا و ز پستیها رها
خوشترین مرگست مرگ شعلهها!
محمدرضا شفیعی کدکنی
برچسبها: م, سرشک, شعر معاصر ایران
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۸