بی‌جاه و بی‌رام ـ س. ع. نسیم

بی‌جاه و بی‌رام

اغواگری فسونكار

بی‌جاهیِ شعرم داد

بی‌آشیانیِ شعر.

ـ شعری

تا به شب نگرود

و خویش

شبانه‌ها را بگسلد...

 

فسونگری رامش‌سوز

آتشم داد

با خورشیدش همیشه در نیمروز

تا زمینم

با صولتش

تیرگی نپذیرد...

 

آی...!

اغواگران فسون‌کار!

به بادها دانایی دهید

به باران

ذکاوت مادرانه

تا مگر زمین را

وزش دانایی باشیم وْ

ذکاوت باران...

 

 س. ع. نسیم

۱ اسفند ۹۷


برچسب‌ها: دانایی و روشنایی, هنر چیست
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸

لينك مطلب