به یاد عزاله علیزاده، غلام خانههای روشن ـ سعید عبداللهی

امروز ۲۱ اردیبهشت سالگشت فقدان دریغانگیز غزاله علیزاده است.
غزاله یک استعداد نادر انسانی بود. زنی که از هزارتوهای تباهیساز خودکامگان این مرز و بوم عبور کرده و نشانیهای بسیار از این هزارتوها برداشته بود. به همین خاطر هم به اصالت «اندیشه و کلام» که چراغ هستیِ آدمی است، رسیده بود.
غزاله به درک نبرد ازلی و ابدی «زوال و تجلی» پای نهاد. ادراکی که کمتر قلمهایی یافت میشوند تا در کنکاش و سیر و سلوکشان در ریزبافتههای هنر و شعر و ادبیات و... ــ آن هم در اقلیم همواره غبارگرفته از سایههای جهل و خرافات و استبداد مکمل آنها ــ به کشف آن برسند.
غزاله پس از رفتن فروغ فرخزاد، فرصتی بود برای نشان دادن پسکوچههای تجلی... دریغا...!
بهیاد همیشه پر فروغش، عباراتی از بزرگترین رمانش تقدیم میشود.
سعید عبداللهی
۲۱ اردیبهشت ۹۹

ــ دانایی، آغاز تباهی است.
تو برای هر شناخت تازهای باید گوشهای از خودت را قربانی کنی!
ــ مردم بدعادت شدهاند. فرهنگ نوین را باید ذره ذره به آنها آموخت، مثل قطرههای سرنگ در خونشان وارد کرد.
انتظار دارید جامعهی بیمار ما یک شبه سالم شود؟
ــ برای ما دور و نزدیک فرق نمیکند، انسان ها را با تمام ضعفهایشان دوست داریم، چون همه قربانیایم؛ بجای نفرت، شفقت داریم .
ــ شخصیت هر آدمی را شرایط ساخته. بیزاری ما متوجه آن شرایط است نه مردم.
از رمان: خانه ادریسیها
نوشته: غزاله علیزاده
برچسبها: خانه ادریسی ها, غزاله علیزاده