مـا، زمان و تـاریخ ـ سعید عبداللهی

مـا، زمان و تـاریخ

( پرتوهای یك انگاره)

سعید عبداللهی  

   با «تاریخ» كه بیاییم، در دستی فلسفه داریم و در دستی علم! باقی، همه كنكاش و كشاكش میان این دواند. تاریخ با دستان فلسفه، شناسای چرایی‌های هستی‌ و وجودمان و شرح حال این دو با علم است.

   «زمان» اما جریان گذار از «بودن» به «شدن» است. گذاری از پله‌های دیروز به سطح امروز و عبور به جانب لایه‌لایه افق‌های فردا. فردایی كه در استمرار خود، به رود «تاریخ» می‌ریزد.

    «زمان»، ظهوری پی در پی برای بدل شدن به «شعور تاریخ» است. زمان، كمیتی‌ست كه انباشته و بالغ می‌شود تا به كیفیت تاریخ بیانجامد. «زمان» به سوی بی‌نهایت می‌رود و تاریخ، آن را بدل به عینیتٍ صدا و شكل ـ زبان و كلمه ـ می‌كند. 

     «تاریخ»، ورای «زمان» و شاهد آن است. همه‌چیز در هر لحظه در زمان متولد می‌شود، شكل می‌گیرد و در مسیر بلوغ خود، با تاریخ معنا می‌یابد.

  تاریخ، با گام‌های آرام، كاشف و  آشكاركنندة حقیقت است. حقیقتی كه دور از نگاه تاریخ، گاه و بیگاه در غبار زمان، بی‌صدا، بی‌شكل و گم می‌شود.  

   كسانی به عشق راستین «زمان» خویش می‌پیوندند و «تاریخ»، پیدایشان می‌كند. آنان جویندگان پویایی‌اند كه به «زمان» هستی ما پاسخ می‌دهند. آنان با چراغی از آموختن و تخیل و حقیقت، از پله‌های زمان بالا می‌روند و بر سكوی شعوری تاریخی، جاودانه می‌شوند... 

 


برچسب‌ها: زمان و تاریخ
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۹

لينك مطلب