همراه با مهتاب و شبنوردی‌ حکیم طوس ــ سعید عبداللهی

همراه با مهتاب و شبنوردی‌ حکیم طوس

 

سعید عبداللهی

 

زنده‌یاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب «نامورنامه» که شرحی بر آفرینش «شاهنامه» است، نوشته‌اند فردوسی شب‌ها به باغی کنار خانه‌اش می‌رفت و بیشتر شب‌ها تا صبح زیر نور ماه، شاهنامه می‌نوشت.

زنده‌یاد استاد جلاالدین همایی در کتاب «مقالات ادبی، جلد ۱»، شاهنامه فردوسی را «شاهکار سخنوری و سخن‌دانی» وصف کرده‌اند.

در اردیبهشت امسال به یک نسخة قدیمی شاهنامه برخوردم که یک دورة پنج جلدی است. اولین چاپ این کتاب در سال ۱۳۱۲ [۸۸ سال پیش] به کوشش آقای محمد رمضانی صورت گرفته است. تا جایی که با نسخه‌های متعدد اینترنتی مطابقت دادم، متوجه شدم کامل‌ترین نسخة شاهنامه است.

شاهنامه یک رمان منظوم بی‌نظیر یا کم‌نظیر است. در شاهنامه موضوعات گوناگون زندگی و فکر بشر جریان دارد. از این رو می‌توان بر هر بخشی از این نشانه‌های فکری، عنوانی نهاد.

من حین مرور جلد اول، یادداشت‌هایی برداشتم و به هر قسمت، عنوانی دادم. یکی از عنوان‌ها را «سگالش اندر جهان، اندرز روزگاران و جایگاه خرد» نهادم و یادداشت‌‌های مربوط به آن را زیر این عنوان گذاشتم.

تعداد بیت‌های یادداشت‌برداری شده زیاد هستند. چندتایی را همراه با مهتاب و شبنوردی حکیم طوس، با شما به اشتراک می‌گذارم:

 پژوهش نمای و بترس از کمین     سخن هر چه باشد به‌ژرفی ببین  ص ۹۶

 بر دادگر نیز و بر انجمن                 نباشد پسندیده پیمان‌شکن  ص ۱۳۹

همان کن که با مهتری درخورد     تو را خود نیاموخت باید خرد  ص ۱۵۸

 سپار ای برادر تو پدرود باش    همیشه جهان تار و تو پود باش  ص ۲۰۲

 گرفتار کشتن نه والا بود            نشیب است جایی که بالا بود  ص ۲۱۶

به دانش نباید سر جنگجوی      نباشد به جنگ اندرون آبروی  ص ۲۲۰

 یکی پر ز آتش یکی پر خرد       خرد با سر دیو کی درخورد  ص ۲۲۰

می لعل‌گون خوش‌تر است ای سلیم        ز خونابة اندرون یتیم ص ۲۳۴

از آن آب رنگین به نزدیک من     به از آن‌که نفرین کند پیر زن  ص ۲۳۴

چنین گفت موبد که مرده به‌نام      به از زنده دشمن بدو شادکام  ص ۳۸۳

درشتی ز کس نشنود نرم‌گوی        سخن تا توانی به آرزم گوی  ص ۴۱۱

تو با آفرینش بسنده نه‌ای                  مشو تیز چون پرورنده نه‌ای  ص ۴۳۴

جهان سر به‌سر حکمت و عبرت است      چرا بهرة ما همه غفلت است؟  ص ۴۸۱

یکی سینة شیر باشدش جای      یکی کرکس و دیگری را همای ص ۵۰۶

ز شب روشنایی نجوید کسی         کجا بهره دارد ز دانش بسی   ص ۵۰۶

دلت را چرا بستی اندر فریب             همی از بلندی نبینی نشیب  ص ۵۱۳


برچسب‌ها: شاهنامه, فردوسی, نامورنامه, انواع ادبی
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۰

لينك مطلب