عشق راه افتاده‌ست ـــ س. ع. نسیم

عشق راه افتاده‌ست

 

س. ع. نسیم

 

ـ لب بام

این همه غوغا چیست؟

این همه خورشید

از كجا آمده‌اند؟

 

ـ سال‌ها آمده‌اند!

غم و اندوه و سكوت

رخت تنهاییِ خود افكنده.

در حیاط خانه

زندگی

       داده درفش

                   به سرانگشت سـرو.

 

عشق

        راه افتاده‌ست؛

كوچه‌ها خلوت نیست

داغ‌ها متحدند

رنج‌ها كرده گره مشت خروش

گورها ملتهب‌اند

لاله‌ها، طوفانی.

عشق

       راه افتاده‌ست؛

با دلم مژده‌یی از روشنی و پیوندی‌ست

خبری «از صدف كون و مكان» در راه است...


برچسب‌ها: شعر سپید, عاشقانه
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۰

لينك مطلب