آرزو ــ سعید عبداللهی(س. ع. نسیم)
آرزو
*
س. ع. نسیم
*
آرمیده در میان دشت
پرنیان آرزوی من
میرود به سوی او نسیم
با خیال و گفتوگوی من
*
در میان سبزهها ببین
پچپچی میان لالههاست
میرسد نوایشان به گوش
گویدم شنو چه نغمههاست:
*
ای قاصدک! ای خوش خبر!
جانم به لب آمد دگر
از آتش من، لالهای
بردار و سوی او ببر
*
ارغوان به ناگهان دوید
آسمان ستاره شد، چکید
آرزو ز دشت جان پرید
در پیاش هراس من دوید
*
میرود کنون به هر کجا
ای خدا سلامتش بدار
در سرای فرودین و مهر
عشق او به راه من گذار
*
ای قاصدک! ای خوش خبر!
جانم به لب آمد دگر
از آتش من، لالهای
بردار و سوی او ببر
برچسبها: عاشقانه, هجرانی, ترانه
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴