غوغای پاییز ـ س. ع. نسیم
غوغای پاییز

مرغ جهان پريده ـ فكرم گرفته پرواز ـ
يادم رسد به فرياد: پایيز میرسد باز
اين باغ پيرهنزرد از كيست يادگاری؟
با كيست پچپچ ابر؟ در دامن صحاری
طعم ترنّم برگ زيبای رنگ و سايه
شوق تكاندن ياد از شاخهها دوباره
با نمنم گل سرخ از ابـرها چكيدن
با شعر «باز باران» از كودكی دويدن
بوی كتاب تازه گلفرش كوچهساران
انشای عشق كردن با خاطرات ياران
بيد خموش با سرو ديدار خاطرانگيز
مهتاب میچكد باز از شاخههای پایيز

زير پر كبوتر رود است رام و آرام
سايهنشين ابر است اين دشت لاله اندام
چشمان ابر, خيس است در زير پلك پایيز
خوابم نمیبرد، هان! خاتون قصه برخيز!
خوابم نمیبرد، بس چشمم نشسته بر در
پوشيده باغِ ايران خونجامه، پاي تا سر
مرضيه و بنان باز افكنده شور «دشتی»(۱)
ـ سروِ سهیقدان شورافكنان مستی ـ
گلبانگ مهر ريزد با نغمه های گلگون
از پنجههای پرويز(۲) در پردهی «همايون»(۳)
مرغ جهان پريده ـ يادم گرفته پرواز ـ
در مهرگان چه رازيست؟ ـ اين جنبش غزلسازـ
«دل میرود ز دستم»(۴) از هر طرف كه رفتم
يادی رسيد يادم ياری گرفت دستم...
س. ع. نسیم
نشانیها ـــــــــــــــــ
۱ـ دشتی، یکی از مایههای موسیقی ایرانی در دستگاه شور
۲ـ زندهياد پرويز مشكاتيان، آهنگساز و نوازندهی سنتور
۳ـ مقام همایون، یکی از دستگاههای موسیقی ملی ایران
۴ـ از حافظ

برچسبها: شعر