روبه‌روی چند سفرنامه ـ سعید عبداللهی

روبه‌روی چند سفرنامه

 ـ هرگز عشق را تعریف نکن! بگذار بی‌تعریف و بی‌قید و رها، از آن همه باشد. بگذار همه در او جا شوند.

 تعریف عشق، عشق را به زنجیر کلمه‌ها و جمله‌ها می بندد و مجبوری برایش نقطه بگذاری. نقطه، عشق را تمام می‌کند. نه! عشق را تعریف نکن!

 

ـ سلطه‌گران دنباله‌دار، اختیار و انتخاب دیگران را قیچی کرده و قواره‌اش را در شیشه کرده‌اند. شکستن این طلسم، مقصود و سفر تاریخ است. تا نپذیری اختیار و انتخابی نداری، سفر نمی‌کنی...

 

ـ کسی که شمشیر می‌دهد و دانش را می‌گیرد، همیشه کابوس «شمشیرِ دانش» می‌بیند. کسی که از دانش می‌گریزد، هیزم‌کش تنور ضد آزادی است...

 

سعید عبداللهی

📘 از کتاب: نوشته‌های روبه‌رو


برچسب‌ها: نوشته‌های روبه‌رو, تخیل, آفرینش
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۸

لينك مطلب