سورها و شعلهها مسرور از ما ـ س. ع. نسیم
سورها و شعلهها مسرور از ما

من چرا از روي آتش
گرمرويي برنگيرم؟
تو چرا از روي آذر
برنيفروزي فروزان شعلههاي اخگر عشق؟
ما چرا با شعلهمان
اين شبانگه ـ رويِ زرد اهرمن را
برنكوبيمش به سنگ مهر سرخ و خرم خورشيد؟
شعله از ما گرمرو باد
دشتها بر سينههامان خرم و باز
رودها
انديشهمان را بيكرانجوي
آسمان
رؤيايمان را ناكرانمند
جنگل از ما شاد بايد
سورها مسرور از ما
سورِ بودن، ماندن و پيكاركردن
سبزِ رويش، باغ آيينه مكرر...
تاب شعله
رقصِ سرخِ آرزومان.
رقص آتش
زردسوزِ اين شبان ـ ابليسِ اندوه.
زير نيليِ سپهرِ مژدهبخش فرودين
بر فلات سبز و سرخ و سيمپيكر
با فروزشهاي آزادي
مكرر سورها و شعلههاتان...
س. ع. نسیم
برچسبها: چهارشنبه سوری, نوروز, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷