داس بر گلوی یاس ـ س. ع. نسیم

داس بر گلوی یاس

پیش از نوشتن غزلی تازه                   غوغا و نعره‌های خبرها بین

از گوشه و کنار غزل یک‌دم            رجمی ز داس‌ها و تبرها بین

از واژه‌ها نخواه دگر شعری           بر «دار» زندگی، چه سرها بین

معنای عشق کجاست؟ نمی‌دانم!      هی‌های او در اشک نظرها بین

ایران به چیست زنده دگر؟ دانی؟     یاس وْ داس وْ نماز تبرها بین !   

 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: زنان و کودکان ایران, فقر, داس بر گلوی یاس
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸

لينك مطلب

شعرها نعره می‌زنند: ارابه‌ها از کمر گُل‌ها می‌گذرند!

شعرها نعره می‌زنند:

ارابه‌ها از کمر گُل‌ها می‌گذرند!

 

 فکر حوریان بهشتی نباش !

اینجا چه بسیار

فرشته‌گان غمگین

بر زمین و

میهن و

نگاه و شعرت

پرپر می‌شوند...

 

س. ع. نسیم

۲۲ فروردین ۹۷

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این جنگ

پاکی کودکانه را از من گرفت؛

به سوی عشق

 آتش گشودند

و آن را کشتند.

و آتش گشودند به سوی دریا

خورشید

مزرعه

 و کتاب‌های کودکان

و عمر زیبا را دزدیدند.

 

نزار قبانی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بگذار عشق در سایه‌ام قدم زند

بگذار زمین در سایه‌ام بغلتد

بگذار رنگین کمان

 بر بال‌هایم

 فصل‌ها را بگسترد...

وقتی شعرهایم نعره می‌زنند:

«ارابه‌ها از کمر گُل‌ها می‌گذرند»،

بگذار از قرن‌های جهان بگذرم!

برای کوله‌پشتی‌ام

آبی از گریه بیاور

و نانی از کودکان میان دو سنگ آسیاب...!

 

س. ع. نسیم

۲۶ اسفند ۹۶

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ميان اين شكن‌هايي كه ميآرند از پولاد جان نعره

ميان اين شب‌آجينگه ـ گذرگاهان

در اين هستي‌شكن روزان معناكُش

بيا بگذر ز شوق آوردنم

باري،

برايم گريه‌يي بفرست...!

 

س. ع. نسیم

اسفند  ۹۴

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمین ما

برای شاد بودن مهیا نیست.

باید ربود شادمانی را

از کف روزگار...

 

در این زندگی

 مردن

 دشوار نیست؛

دشوارتر

آن است که زندگی را بنا کنی...

 

ولادیمیر مایاکوفسکی


برچسب‌ها: ادبیات, شعر, کودکان, جنگ
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در جمعه ۲۴ فروردین ۱۳۹۷

لينك مطلب