کجایی؟ ــ س. ع. نسیم
کجایی؟
*
س. ع. نسیم
*
شب از آواز باران میچکیدم
بهدنبال تو در دنیا دویدم
ستاره بر ستاره، کوه دیدم
کجایی ای غزل ــ واژه شهیدم؟
برچسبها: غزل, عاشقانه, شعر فارسی
کجایی؟
*
س. ع. نسیم
*
شب از آواز باران میچکیدم
بهدنبال تو در دنیا دویدم
ستاره بر ستاره، کوه دیدم
کجایی ای غزل ــ واژه شهیدم؟
۲۵ اردیبهشت
بزرگداشت فردوسی و گرامیداشت زبان فارسی
سخنرانی هانری ماسه
خاورشناس و ایرانشناس نامدار فرانسوی
در جشن بازنشستگیاش در دانشگاه سوربن فرانسه
«من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایران کردم. برای اینکه به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چارهیی ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم.
ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است:
فردوسی
سعدی
حافظ
مولانا
فردوسی، همسنگ و همتای هومر یونانی است و برتر از او...
سعدی، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما میآورد و داناتر از او...
حافظ با گوته آلمانى قابل قیاس است. گوته خود را شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده، میشمارد...
و اما مولانا
در جهان هیچ چهرهیی را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم.
او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند.
او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعهشناس است و بهویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق میشناسد».
پروین اعتصامی
عارفی ستایشگر انسان وشوریدهای بر سنتهای کهن
سعید عبداللهی
🔷 در جهانی مردسالار، اگر زنانی شاعر و نویسنده و هنرمند یافت شوند، بیشک نخستین تضادی که با آن چنگ در چنگ میشوند، شکستن دیوار بنبست جنسیتی برای گشایش راه اندیشیدن است. اینان پتک بر دیوار سربین فرهنگ مسلط کوبیدهاند.
🔷در میان زنان هنرمند ایرانزمین که به جوهر و اصالت هنر رسیدهاند، باید نام پروین اعتصامی را در زمرهی یکی از کوکبهای درخشان آسمان ادب و فرهنگ و هنر یاد کرد.
🔷 در زندگی معنویِ پهناور و سالهای باریک و کوتاه عمر پروین اعتصامی، شاهد دستیابی وی به ارزشهای ستودنی و آرمانی از یک طرف و شناخت وی نسبت به موانع عمدهی تحقق این ارزشها هستیم. پروین به کشف دو جریان موازی و نامتحد هستیِ بشر دست یافت. دو جریانی که مضمون اصلی تمام اثرهای بزرگ و اصیل ادبی و فرهنگی و هنری بوده و هستند.
🔷 کنکاش در زندگی، شخصیت و هنر پروین اعتصامی ما را به دنیای هنرمندی عجین و یگانه با اثر هنری خویش میبرد و نه «هنر برای هنر».
پیوست: خطابهی «زن و تاریخ»
سخنرانی پروین اعتصامی
در جشن فارغالتحصیلی زبان انگلیسی ـ ۱۳۰۳ خورشیدی
۱۵ فروردین
سالگشت درگذشت دریغانگیز
کوکب درخشان آسمان ادب و هنر ایران
متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://yaddasht97.blogspot.com/2019/04/blog-post_4.html
با شعرهای هميشه روبهرو، با نامهای هميشه در اوج
سعيد عبداللهی
امروز (۲۴ بهمن) روز کاشتن فروغ فروخزاد در باغچهی زمان بیمرگ تاریخ است. او با دانه ـ واژههایی که آبشان داد، از دامچالهی سکوت فراموشی جست و از آن طرف مرگ پرید...
شكستن ديوار تقويم، بيرون جهيدن از تيكتاك زمان، هجرت از حصار سرد قابها، ساكن نشدن در قوارههای سنگی!
ـ اين است راز «صراحی سياه ديدگان» و صدای بال انديشههای فروغ فرخزاد...
احساس سرايتيابندهي واژهها و صور خيال شعرهاي فروغ، بيان يك درد تاريخيست توأم با يك شوق آرزومندي...
واژههاي شعر فروغ، نمادهاي ماندگار زندگي فكرهاي او براي همهاند...
واژههاي فروغ، او را كشف كردند و به كام رستاخيزها و «شرارهها» كشاندند؛ به هستيهايي كه در آنها «غمها / قطرهقطره آب ميشوند»؛ به ميعادگاههايی كه «سايههاي سياه» و رنگهاي جدايي و تباهيهای زندگيسوز، «اسير دست آفتاب ميشوند».
شعر او، دريافت مهجوري انسان در از خودبيگانگييي محصول جهالت و پلشتي و استبداد...
شعر او، عصيان شعور براي شكستن ديوارهاي مرئي و نامرئي مقابل زنان، نعرهاي پولاد جانشان و كوبيدن مشت بر ديوارهاي بنبست...
شعر فروغ، از «تولدي ديگر» يافتن تا «كاشتن او در باغچهي» حيات جاودانگي...هنوز در «گاهوارههاي» زمان تاب ميخورد...
شعر فروغ را آجهاي زمان نميسايند. واژههاي او را هيچ امپراطوري توان سودن و سايش و شكستش نيست...
شعرهاي زمانهها با جامههاي كلاسيك و منظوم، نيمايي، سپيد و پستمدرن، ميآيند و صدا ميشوند و جامهها ميدرند و ميپوشند و نو ميشوند و ميمانند. راز ماندگاريشان در كشف «زباني» است كه ارتباط با انسان، هستي، زمان و تاريخ را برايشان به ارمغان آورده است. به اين «موفقيت زباني» كه ميرسيم، ديگر قالبهاي كلاسيك، نيمايي، سپيد و پستمدرن رنگ ميبازند و گوهري كه رخ مينمايد و معنا را بالغ ميكند، همان جوهر جاودانگي در «صدا» است ... و شعر فروغ نيز با جامهي همهي زمانهاي رفته و هست و آمدني، يكي از درخشانترين شعرهاي زمانههاست كه «پرواز را به خاطر» خوانندگان واژهها و تصويرهايش سپرده است...
نام فروغ فرخزاد، با ارزشهاي انساني و تاريخي كه در شعرهايش کاشت و آبشان داد و آفريد و بالغشان کرد، عازم فتح جاودانگي شدند تا فروغ:
هميشه در روبهرو بماند و هميشه در اوج...