شب از ما نیست ـ س. ع. نسیم

شب از ما نیست   

 

شب از ما نیست

شبِ غارِ نخستین آدمیزادی

شبِ زنجیر بر بال و پر عشق پریزادی...

شبِ دل ـ پاره‌پاره از رسن‌های فراقی‌های غمزادی

 

شب از ما نیست

شبانی كه مجال رابطه

 از قیچیِ تبعید

 مجروح است...

 

شب از ما نیست

شب پادرگریزی‌های بی رؤیا

شب بی‌جایی و دم ـ ناگزیری‌ها

شب دستبند بر اندیشه و

                           دشنه میان دیده‌های ما...

 

شب

از ما

نیست...

 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: شب در شعر فارسی, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

بزرگداشت خیام نیشابوری

۲۸ اردیبهشت

بزرگداشت حکیم عمر خیام

پرسشگری که به نبوغ رسید

شعر  خیام که جامه‌ی فاخر  رباعی بر خود پوشانده، زبانی از نادر اندیشه‌هایی است که همواره سوگوار عشق و جلوه‌های زیبای زندگی است.

رباعی خیام را نه تنها با  موسیقی شعر می‌نیوشیم؛ بلکه با نگرشی فلسفی و نوعی از جهان‌بینی تلاقی می‌کنیم که سرشار از دوست داشتن انسان و قدرشناسی از ظرافت‌های لطیف اندیشه و آرزوهایش می‌باشد.

خیامِ پرسشگر در پی پاسخ، نخست دهلیزهای شک را پیمود. نابغه‌ای در ستاره‌شناسی، ریاضیات و فلسفه گشت و آنک از افق یقین به هستی و انسان نگریست. رباعی او یکی از زیباترین جامه‌های فاخری است که برای تقدیر از انسان و زیبایی بی‌همانندش قواره داده است. این یقین را این‌گونه معرفی کرد:

جامی‌ست که دهر آفرین می‌زندش

صد بوسه ز مهر بر جبین می‌زندش

و آنگاه غبطه و حسرتش و آه‌ش از این است که استعاره‌هایی که این‌گونه جامه‌ی فاخر انسان‌اند، اسیر دستان مرموز نیستی می‌گردند:

این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف

می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش!

 

 سعید عبداللهی


برچسب‌ها: خیام نابغه ای پرسشگر, رباعیات خیام, یادواره
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

رباعی ـ س. ع. نسیم

از جان جهان چه گفت‌وگو با ما بود

 آزادی و مهر و عشق او با ما بود

بیم شب هایل و خطرها در راه

 آغوش سپیده روبه‌رو با ما بود...

 

آن ساقی د‌ل‌نواز عاشق یاد آر

 محبوب ستاره و شقایق یاد آر

در دفتر خاطرات یاران می‌خوان:

 این عشق، به تقویم دقایق یاد آر...

 

 سعنسیم


برچسب‌ها: رباعی, عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

بزرگداشت فردوسی و گرامی داشت زبان فارسی

۲۵ اردیبهشت

بزرگداشت فردوسی و گرامی‌داشت زبان فارسی

سخنرانی هانری ماسه

خاورشناس و ایران‌شناس نامدار فرانسوی

در جشن بازنشستگی‌اش در دانشگاه سوربن فرانسه

 

«من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایران کردم. برای این‌که به شما استادان و روشنفکران جهان بشناسانم که این ادبیات عجیب چیست، چاره‌یی ندارم جز این‌که به مقایسه بپردازم.

 ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است:

فردوسی

 سعدی

حافظ

مولانا

 فردوسی، هم‌سنگ و همتای هومر یونانی است و برتر از او...

سعدی، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما می‌آورد و داناتر از او...

حافظ با گوته آلمانى قابل قیاس است. گوته خود را شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده، می‌شمارد...

و اما مولانا

در جهان هیچ چهره‌یی را نیافتم که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم.

او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند.

او فقط شاعر نیست، بلکه بیشتر جامعه‌شناس است و به‌ویژه روانشناسی کامل که ذات بشر و خداوند را دقیق می‌شناسد».  


برچسب‌ها: فردوسی, زبان فارسی, شعر فارسی, یادواره
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

تقدیر از ژاندارک

اعاده‌ی حیثیت و تقدیر از ژاندارک

 

در روز  ۱۵ می۱۹۲۰ پاپ ژان پل اول، ژاندارک را قدیس اعلام کرد.

 

 ۵۰۰ سال قبل از آن، روحانیون کلیسای کاتولیک

 ژاندارک ۱۹ ساله را به جرم ارتداد، در آتش سوزlندند...

 

 «جهل

شقاوت است»

و آگاهی، آزادی و برابری

حقیقت انسانی ما را از نردبان حافظه‌ی تاریخ بالا می‌برند...


برچسب‌ها: ژاندارک, حافظه‌ تاریخی, یادواره
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

با دلی تنگ برای هستی ـ س. ع. نسیم

با دلی تنگ برای هستی

آنك

پای «محبوبه‌ی نیلی عماری» (۱)

با زمین غلتیدم

و جهان را گشتم.

زیر لب‌های ورم‌كرده‌ی تاریخ

گوش خواباندم

و شنیدم

و راه افتادم...

و رسیدم به سرِ راه الفبا...

و خواندم

و دیدم:

فقر فرهنگ

سفره‌های خالی آگاهی

سنگسار دانش...

و سقوط سقف‌های رؤیا...

 

كشتن حرف الفبا

ـ روی «دار» تیتر روزنامه‌ی عصر ـ

قیچی سطر حقیقت

ـ در كتاب پر هیاهوی سیاست ـ

طبل تزویر و ریـا

ـ روی گلدسته‌ی تذهیب... ـ

 

با دلی تنگ

دلم سوخت برای هستی ...

___________________

(۱): بگشود گره ز زلف زرتار

محبوبه‌ی نیلگون عماری ـ   علی‌اكبر دهخدا 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: فرهنگ, دانش سیاسی و اجتماعی, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

عاشقانه ـ س. ع. نسیم

 عاشقانه

دل من لك زده سال‌ها

واسه اون‌كه تو بباری.

شب انتظار و بس كن

تا سحر پا بذاره توی چشام

تو فقط بیا ببار !

 

نه تُو بیكرانه‌هامون

نه تُو طرح شعرهامون

نتونستیم تو رو تصویر بكنیم...

 

چِقَدُر دلم گرفته‌ست ...

 

 سعنسیم 


برچسب‌ها: عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

توی رؤیای کدوم رنگین‌کمونی؟ ـ س. ع. نسیم

توی رؤیای کدوم رنگین‌کمونی؟

شبو از فاصله ور دار

نگا کن هزارتا خورشید

روی قله‌ی چشاتن

زل زده به صبح امید...

 

چِقَدُر شبیه رؤیاهام می‌مونی

توی رؤیای کدوم رنگین کمونی؟

 

س. ع. نسیم

۱۶ اردیبهشت ۹۸


برچسب‌ها: عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

در هوایت بیقرارم روز و شب ـ س. ع. نسیم

در هوايت بي‌قرارم روز و شب...

در هواي «آزادي»: مهجورترين مقام، محبوب‌ترين واژه

چه قدرتي‌ست به برق نگاه عاشق تـو

چه وسعتي‌ست شكيباي راه عاشق تـو

در اين تطاول شب‌ها و زخم‌هاي فراق

چه مرهمي‌ست به رخسار ماه عاشق تـو...

 

دلم هواي تو دارد در اين جهان غمين

سرم خيال تو دارد در اين شبان چنين

چه سال‌ها كه نديدم ـ نه شمس و ماه تو را ـ

عجب! ستاره‌هاي تو بارند بر ظُلام زمين...!

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

رباعی ـ س. ع. نسیم

آن صبح خجسته‌فام آزادی کو؟

آن شوق جهان به‌نام آزادی کو؟

آن دم که نهد صید به راه من و تو

افتیم به تور و دام آزادی...کو؟

 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: آزادی, عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

آزادی ! همیشه دوست دارمت ـ س. ع. نسیم

زمین مباد خالی از شمیم تو

زمین مباد خالی از هوای تو

و آسمان تهی مباد

 از این فرود و اوج عاشقانه‌ی صدا...

 

دلم همیشه با تو باد

همیشه دوست دارمت...

 

سعنسیم


برچسب‌ها: آزادی, عاشقانه, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در جمعه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

پلک بزن ـ س. ع. نسیم

پلک بزن

«فلوت»ها از دره‌ها می‌آیند

«نی»ها از قله‌های برفی

«تار» از آلاچیق‌های بید

«سنتور» از کلبه‌ی آبی ماه

«گیتار»ها در می‌زنند

من پلک می‌زنم...

 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: تنها صداست که می ماند, موسیقی, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

چامه های مادرانه شعر ـ س. ع. نسیم

«خود بايد تغييری باشيم كه مايليم در جهان ببينيم.»

 مهاتما  گاندی

 

 زان پيش تا در شعرهايت

سفر و كنكاش عشق كنی

خود

    عشق باش...!

 

كندوهای شعر

با شهدهای معنا

 بر سرت می‌بارند

و مورچگان معصوم واژه‌ها

در سفر از مفرغ‌ و آهن و اعصار

ساق‌ها و شانه‌هايت را فتح مي‌كنند؛

زان پس

       تا سفر و كنكاش عشق كنی

خود

     چامه‌های مادرانه‌ی عشقی...

 

س. ع. نسیم


برچسب‌ها: عشق مادرانه, رابطه شاعر و شعر, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

آنسوی الفباهای زندگی ـ س. ع. نسیم

آنسوی الفباهای زندگی

جهان

ـ با تاجران خون

و روسپیان سیاست ـ

حقیرتر از رؤیاهای الفباهاست.

 

از آنسوی رود الفباها بیا !

من كنار پرچین كلمه‌ها نشسته‌ام

تا قایقرانی را بنویسیم

كه برای آرزوهای گمشده

و محبوب‌های دلبندمان

پارو می‌زند...

 

س. ع. نسیم  


برچسب‌ها: آنسوی الفباهای زندگی, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

آنک فردوس برین! ـ س. ع. نسیم

آنک فردوس برین !

شاخه‌های خیس پلک‌های آدمی

از دو سوی چشم زمین

 به هم می‌آیند.

ببرهای ابرها می‌غرند

 مینای آسمان ترک برمی‌دارد...

 

راحتم بگذارید!

راحتم بگذارید!

سال‌های بد

قرن‌های خون

ساطورهای همیشه مستقر!

توتم‌های همیشه مقدس!

 

سعنسیم  


برچسب‌ها: تماشای جهان سخت است, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

یادواره‌ی ترانه‌سرای بزرگ معاصر  بیژن ترقی

یادواره‌ی ترانه‌سرای بزرگ معاصر

بیژن ترقی

 بیژن ترقی سبک تازه‌یی را وارد ترانه‌سرایی ایران کرد. او از شمع‌هاي روشنابخش خوانندگان بزرگ و نامی ایران و عاشقان پارسي‌گو و شيداهاي «پيامبر زبان» بود. 

بیژن ترقی ۱۲ اسفند ۱۳۰۸ خورشیدی در شهر تهران زاده شد. وی با عشق به سٍحر موسیقی و اعجاز شعر، از همان نوجوانی شاعر و ترانه‌سرا شد.

«آتش کاروان» با صدای دلکش، یکی از پرآوازه‌ترین ترانه‌های اوست.

بیژن ترقی ترانه‌های به یاد ماندنی «بهار دلنشین» و «برگ خزان» را سروده‌است.

ترانه «بهار دلنشین» کار مشترک بیژن ترقی با روح‌الله خالقی بود. این ترانه با صدای بنان ماندگار شد.

بیژن ترقی با پرویز یاحقی نیز سه ترانه ماندگار «برگ خزان»، «افسانه محبت» و «می زده» را ساخت که هر سه ترانه را مرضیه خواند.

خوشا به حال ايران و خوشا به حال كاروان هنر ملي و مردمي  ايران‌زمين. آنان كه هميشه دست و سايه و حرمت عشق بر سرشان بود و محبت و لطف مردمشان در دل و جان. هنري كه هرگز كهنه نشد. گوهري كه به همت مردمي و ملي و انساني بودنش, تا هميشه بر چكاد و ستيغ قله‌هاي فخر و شكوه اين بوم و بر مي‌درخشد.

بیژن ترقی در ۵ اردیبهشت‌ ۱۳۸۸ در ۸۰ سالگی درگذشت.

یاد و نامش با جاودانه‌های صدا و نغمه و آوای ایران‌زمین گرامی‌ست...

 

سعید عبداللهی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آثار معروف بیژن ترقی:

 برگ خزان

می زده شب

بیداد زمان

نسیم فروردین

بهار نو رسیده

پشیمانم

دیگر چه خواهی

آتش کاروان

کعبه دل‌ها


برچسب‌ها: بیژن ترقی, موسیقی ایرانی, ترانه سرا, یادواره
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ ـ س. ع. نسیم

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ (۸)

خواهرم نوشت:

ـ سال‌هاست عشق را

در باغچه‌ی سپید زمستانی كاشته‌ام

و در جاپای برفی گنجشك‌ها

شقایق‌ها را آب می‌دهم...

برف‌ها را دست می‌كشم ...

 

سعنسیم  


برچسب‌ها: مشق های خط نخورده, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در پنجشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

 آهنگ آفرینش و آزادی‌ات کجاست؟  س. ع. نسیم

ابر نهفت سینه‌ی بارانی‌ات کجاست

 پندار نیک و فکر اهورایی‌ات کجاست؟

 

آن عشق آتشین و لب بوسه‌های ژرف

آغوش و باغ و دامن صحرایی‌ات کجاست؟

 

شهبازِ شب‌شکارِ پگاهان نشد خموش

آن بال و باز و شهپر شیدایی‌ات كجاست؟

 

شیرین اسیر قلعه‌ی شب‌دارهای مست

 فرهادهای این شب یلدایی‌ات کجاست؟

 

مجنون‌ها بر آتش لاله ببین و هان

 آن های های و نعره‌ی لیلایی‌ات کجاست؟

 

بر شانه‌های هق‌هق این آه خسته‌ناک

 دستان مهر و ناز دلآرایی‌ات کجاست؟

 

ایران به خواب ناز نرفت از فراق تو

 چشمان ژاله‌باری مه‌سایی‌ات کجاست؟

 

سعنسیم


برچسب‌ها: آزادی, اختیار, آگاهی, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ ـ س. ع. نسیم

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ (۷)

خواهرم نوشت :

  ماه را می‌گویم:

ـ عشق‌هایت را آشكار كن !

رازهایت را بگو !

حرف‌هایت را ببار !

 

ماه گفت:

 ـ به شب بگو:

 از پـلك‌هایم برو !

پرستو به آشیانه

و نهنگ‌ها

از سفرِ دریاها می‌آیند...

 

سعنسیم    


برچسب‌ها: مشق های خط نخورده, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ ـ س. ع. نسیم

مشق‌های خط نخورده‌ی خواهرم‌ (۶)

خواهرم نوشت:

 باور كن همیشه دلم با دریا بود

و آرزوهایم را نَـگریستم

و پولك‌های ماهی رازهایم را

به آب‌ها دادم...

 

سعنسیم  


برچسب‌ها: مشق های خط نخورده, شعر
نوشته شده توسط سعید عبداللهی در یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

لينك مطلب