زبان فارسی، یلدا و سنتهای ایرانی چگونه ماندگار شدند؟
سعید عبداللهی
ماندگاری یلدا، سنتهای زیبای ایرانی و زبان گفتار و نوشتارمان را مدیون نیاکان غیور و با فرهنگ در تاریخ زندگی اجتماعی ایرانزمین هستیم. خوب است نگاهی گذرا به بخشی از این تلاش و پایداری فرهنگی در تاریخ ایران داشته باشیم تا همواره از خود بپرسیم: از کجا تا به کجا آمدهایم؟
«رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم» ـ حافظ
وقتی اعراب در سال سیزدهم قرن اول هجری خورشیدی در زمان حکمرانی عمر به ایران حمله نمودند، همة تلاش و سعیشان را کردند که زبان فارسی را نابود کنند تا از ایران یک کشور عربی بسازند. اشغالگران برای رسیدن به این هدف، تمام کتابخانهها و اسناد فارسی را که پیدا میکردند، آتش زده و از بین میبردند. یک غارتگری و تطاول فرهنگی در تمام سرزمینهای ایرانی آن زمان صورت گرفت. بسیاری دانشمندان زبانشناس و فارسیدان را کشتند یا اسیر کرده و بردند. به نظر میرسید دیگر هیچ اثری از زبان فارسی و هویت ملی ایرانی باقی نماند.
در متن و بطن همین اشغالگری، تعداد اندکی از روشنفکران آن زمان که به قصد و هدف اعراب پی برده بودند، تلاش کردند کتابها و اسناد باقیمانده را مخفی کرده و یا به عربی ترجمه کنند که اشغالگران عرب فکر کنند اینها کتب فارسی نیستند. در این مسیر هم عدهای از این روشنفکران دستگیر و اسیر و یا کشته شدند.
به موازات این اشغالگری و غارتگری، اعراب نمیگذاشتند ایرانیان سنتها و مراسم ملی خودشان مثل نوروز، مهرگان، جشن سده، یلدا و چهارشنبه سوری را برگزار کنند تا ایرانی بودنشان را از دست داده و فراموش کنند.
این نبرد سرسخت فرهنگی و ملی دهها سال طول کشید و بر سر آن خونها ریخته شد. ولی ایرانیان تسلیم نشدند و با آنکه کشورشان در اشغال اعراب بدوی بود، از زبان فارسی کوتاه نیامده و از برگزاری مراسم و سنتهایشان حتی پنهان و در خانههایشان دست نکشیدند.
این جنگ و نبرد آشکار و پنهان تا ۲۰۰ سال طول کشید. در این ۲۰۰ سال حکمرانان ایرانی از طرف حاکم شام در سوریه تعیین میشدند. ولی این حاکمان که در ارتباط با ایرانیان بودند، کمکم تحت تأثیر پایداری و استقامت ایرانیان بر سر زبان و فرهنگ و سنتهایشان قرار گرفتند؛ تا جایی که ایرانیان توانستند حاکمان و فرمانداران عرب را وادار به صحبت کردن به فارسی هم بکنند!
از قرن دوم هجری خورشیدی بود که با همت و سعایت یعقوب لیث صفاری (سر سلسلة صفاریان که اولین دولت ایرانی را تشکیل دادند) زبان فارسی، زبان رسمی آموزش و ادارهها و مراودات سیاسی و فرهنگی ایرانیان شد. از آن پس سنتهای نوروز، مهرگان، جشن سده، یلدا و چهارشنبهسوری مثل دوران قبل از حملة اعراب برگزار گردید و تا الآن پایدار بوده و ادامه داشته است.
کتاب شاهنامه فردوسی یکی از اسناد افتخارآمیز زبان فارسی است که در نگهداری این زبان، نقش تعیینکننده داشته است.
یادآوری میشود که وارثان اعراب بدوی هم تلاش کردند سنتهای زیبای ایرانی را برچینند؛ ولی تیرشان به سنگ خورد و حریف سنتهای زیبا و فرهنگ تاریخی ایران نشدند.
مدتی بعد از حملة اعراب به ایران، لشکریان عمر به کشور مصر هم حمله کردند. زبان مصریان، عبری بود و این کشور در زمرة ممالک عربی نبود. اعراب موفق شدند زبان عبری را از آن مردم بگیرند و زبان عربی را به آنها تحمیل کنند. آنها مثل ایرانیان برای نگهداری زبان و سنتهایشان نجنگیدند؛ یعنی از زبانشان که هویت ملیشان بود، دفاع نکردند و بر سر آن پایداری و ایستادگی ننمودند. از این رو مصریها عرب شدند.
حدود ۶۰ سال پیش سردبیر روزنامه الاهرام از حسنین هیکل نویسنده نامی مصر پرسید: چرا با وجود همزمانیِ حملة اعراب به ایران و مصر، ایرانیها بر زبان فارسی ماندند و شما عرب شدید؟ او هم پاسخ داد: برای اینکه ما فردوسی نداشتیم!
آری...این راه و جستجو را، این شرح و گفتگو را ـ پایان نباشد و نیست در دفتر زمانه...
در هر کجای جهان که هستیم قدر ریشة تاریخی، هویت ملی (زبانمان) و سنتهای فرهنگیمان را بدانیم و پاس بداریمشان که برای نگهداریشان بسا جانهای عزیز و گرامی نثار شده است.
در هر کجای دنیا که باشیم، این تنها زبان فارسی است که ما را به هم پیوند داده و هویت ملی مشترکمان است.
گرانقدرترین آثار ادبی و هنری و فرهنگیمان را مدیون زبان زیبای فارسی و گرامیداشت سنتهایمان هستیم. سنتهایی که عجین جلوههای روشناگستر زندگی و مأنوس روح شورانگیز و روان تعالیجوی آدمی در پیوند با گردش رنگین کمان فصلهای طبیعتاند.
۲۸ آذر ۹۸
منابع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو قرن سکوت ـ دکتر عبدالحسین زرینکوب
بررسی ادبیات ایران ـ دکتر محمدعلی استعلامی
نور و ظلمت در تاریخ ادبیات ایران ـ میخائیل زند
برچسبها:
تاریخ زبان فارسی,
یلدا